بیماری ژنتیکی تورم/علل حمله حماس به اسراییل/زلزله هرات و سراب طالبان
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۵۲۲۴۱
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز سه شنبه ۱۸ مهرماه در حالی چاپ و منتشر شد که دلایل استیضاح وزیر آموزش و پرورش به روایت نمایندگان مجلس، نوبل اقتصاد برای زنان، طرح صهیونیستهای شکست خورده برای ویران کردن غزه و تلفات سنگین صهیونیستها در توفان الاقصی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها وسرمقالههای منتشره در روزنامه امروز را برجسته میکنیم:
علل حمله حماس به اسراییلمهرداد احمدی شیخانی طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد با عنوان علل حمله حماس به اسراییل نوشت: قطعا هر تحلیلی نیاز به اطلاعات دارد و اطلاعات ما از حمله حماس به اسراییل بسیار ناقص است، اما در این حمله گویی همه پدافندهای زمینی، دریایی و هوایی اسراییل تعطیل بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۱- به مرور و تا قرن شانزدهم، ناوگان دریایی اسپانیا بر تجارت دریایی جهان سلطه کامل یافت. با کامل شدن این سلطه مزاحمتهای ناوگان بریتانیا هم آغاز شد تا نهایتا با جنگ ترافالگار تعارض این دو با پیروزی بریتانیا و سلطه این کشور بر راههای دریایی به پایان رسید. دلیل این جنگها آن بود که هر دو کشور معتقد بودند کسی که راههای تجارت دریایی را کنترل کند جهان را کنترل میکند.
۲- سلطه بی چون و چرای بریتانیا بر راههای دریایی با حفر کانال سوئز بیشتر هم شد ولی جنگ جهانی دوم این سلطه را از بریتانیا به امریکا منتقل کرد و با ساخت کانال پاناما حلقه راههای دریایی و تسلط بر تجارت جهانی توسط امریکا کامل شد.
۳- با سرآوردن چین به عنوان رقیب اقتصادی امریکا، یک موضوع برای این اقتصاد نوظهور اهمیت حیاتی یافت و آن اینکه نمیتوان اقتصاد رو به رشد داشت ولی راههای تجارت بینالمللی در اختیار رقیب تو باشد. برای همین، چین و پروژه همزمان و بسیار حیاتی برای اقتصاد خود را کلید زد.
۴- دو پروژه چین این بود، ساخت جزایر مصنوعی در دریای چین تا با گسترش مرزهای دریایی خود، کنترل راههایی دریایی شرق دور را در دست بگیرد. دوم ساخت راهآهن جاده ابریشم که ارتباط مستقیم با طرفهای اروپایی را از این طریق میسر کند.
۵- پروژه اول با حضور سنگین ناوگان امریکا در دریای چین به شدت محدود شد و راهآهن جاده ابریشم که قرار بود از طریق روسیه، اوکراین، لهستان به اروپا برسد، با افتادن روسیه در تله جنگ اوکراین که قرار است با تلاش غرب، هیچ وقت به پایان نرسد، به بنبست خورد.
۶- پس از چین، هند هم تصمیم گرفت کریدور خود را از مسیر عربستان، اردن، اسراییل بسازد و پیمان صلح ابراهیم میتوانست این پروژه را تسهیل کند، اما جنگ حماس و اسراییل، همچون جنگ اوکراین، این مسیر را هم در بنبست قرار داد.
۷- برای تجارت و اقتصاد موفق، مهمترین فاکتور، امنیت و سلاح و نیز امنیت راههای تجاری است که با جنگ روسیه و اوکراین و همچنین حماس و اسراییل، امنیت راههای تجاری اختصاصی برای دو کشور چین و هند با نزدیک به ۳۵ درصد جمعیت جهان، در هالهای از ابهام قرار گرفته است.
۸- بدینترتیب دو جنگ روسیه - اوکراین و حماس - اسراییل، همچنان فرصت مستقل شدن دو اقتصاد میلیارد نفری چین و هند و خروج این دو کشور را از زیر سلطه غرب تا زمانی نامعلوم، به بایگانی برده است.
از این رو شاید بتوان چرایی حمله حماس و غیبت عجیب ارتش و نیروهای اطلاعاتی اسراییل را فهمید. در هر صورت، چه کارتلهای اسلحه و چه سلطه بر تجارت جهانی، آنچه از حمله حماس به اسراییل حاصل میشود، ضرر هنگفت کشورهای منطقه است.
بیماری ژنتیکی تورم
نیما غلامرضایی طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان بیماری ژنتیکی تورم نوشت: اخیرا بانک جهانی در جدیدترین گزارش خود از وضعیت اقتصادی منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در سال ۲۰۲۳ به بررسی شاخصهای مهم اقتصادی ایران نیز پرداخت. بانک جهانی در گزارش خود، رشد اقتصادی ایران در پایان سال ۲۰۲۳ را ۴.۱ درصد پیشبینی کرده و این در حالیست که نرخ این شاخص در سال میلادی گذشته معادل ۳.۸ درصد بود.
از سوی دیگر، بر اساس پیشبینی بانک جهانی، نرخ تورم ایران از ۴۶.۵ درصد در سال ۲۰۲۲ به ۴۲.۶ درصد در پایان سال میلادی جاری کاهش خواهد یافت.
هرچند هدفگذاری بانک مرکزی تا پایان سال جاری رسیدن تورم به ۳۰ درصد است که آن را محقق شدنی میداند. با این همه، اما باید توجه داشت که طی سالهای اخیر واقعیت اقتصادی کشور از پیشبینیها بدتر بوده است. آنچه که اقتصاد ایران علاوه بر مشکلات ساختاری از آن رنج میبرد، نبود ثبات و البته لرزان بودن پایههای آن است.
طی ماههای گذشته آرامش در بازارها حکمفرما بود، اما شروع نبرد نظامی در سرزمینهای اشغالی باز هم میل به رشد قیمت را در بازارهای ارز و طلا و خودرو بیشتر شد. این یعنی اقتصاد ایران ماهیتا میل به تورم را در خود به عنوان یک ویژگی ژنتیکی پذیرفته است. این مسئله سبب میشود تا اقتصاد دچار بیماری بیش بینی ناپذیری شود که در این وضعیت سرمایهگذاری در آن سخت و در برخی موارد ناممکن میشود.
همانطور که بارها گفته شده اقتصاد ایران نیازمند افراد متخصص برای ارائه برنامه بر اساس تجربه سایر کشورها در مهار تورم سرکش است.
تا زمانی که ذینفعان تورم همچنان بخواهند کمبودهای خود را با تورم جبران کنند تغییری در وضعیت پیش نخواهد آمد. باید دانست که هر گونه اقدام جدی در زمینه کاهش تورم نیازمند قربانی شدن منافع برخی گروههای ذینفع است که در تضاد با منافع عمومی در اقتصاد فعالیت میکنند.
روزنامه جمهوری اسلامی طی یادداشتی در شماره امروز خود با عنوان زلزله هرات و سراب طالبان نوشت: زلزله ویرانگری که منطقه هرات افغانستان را دچار خسارتهای جانی و مالی شدید کرد، علاوه بر اینکه مصیبتی بر مصائب مردم مظلوم افغانستان افزود، یکبار دیگر عدم شایستگی طالبان را برای مدیریت این کشور نشان داد.
۱- گزارشها حکایت از ویرانی صد درصدی چندین روستا در مناطق زلزلهزده دارند که تقریباً تمام افراد حاضر در روستاها جان باختند و تعداد کمی از اهالی که در بیرون خانهها بودند و یا به سفر رفته بودند جان سالم به در بردند. تمام خانهها و هر ساختمانی که در این روستا بود کاملاً ویران و روستاها با خاک یکسان شدند.
۲- در فیلمهائی که طی روزهای گذشته از عملیات کمکرسانی به مردم برای نجات افرادی که ممکن است زیر آوار هنوز زنده باشند منتشر شده، هیچ نشانی از مامورین دولتی دیده نمیشود و فقط مردم مناطق اطراف به کمک زلزلهزدگان شتافتهاند. مردم نیز از امکانات لازم برای نجات دادن افراد زیر آوار بیبهره هستند و فقط با بیل و کلنگ به آواربرداری میپردازند.
۳- یک تاجر افغانی با شنیدن خبر زلزله و خسارتهای وارده به مردم، اعلام کرد ۲۰۰ میلیون افغانی به زلزلهزدگان کمک میکند. مردم هرات و بعضی دیگر از مناطق افغانستان نیز هر کدام به تناسب مقدورات خود مبالغی را برای کمک به زلزلهزدگان در نظر گرفتهاند. آنها در عین حال که با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند، اعلام کردهاند هر قدر که در توان داشته باشند و به هر شکل که برایشان ممکن باشد به هموطنان زلزله زدهشان کمک خواهند کرد.
۴- حکومت خودخوانده طالبان از یکطرف ناتوانی خود را در یاری رساندن به زلزلهزدگان به اثبات رسانده و از طرف دیگر برای اینکه ظاهرسازی کند اعلام کرده ۱۰۰ میلیون افغانی به زلزلهزدگان کمک خواهد کرد! طالبان با اعلام این مطلب نشان داد توانائی کمک کردن به مردمی که میخواهد بر آنها حکومت کند را حتی به اندازه یک تاجر متوسط افغانی هم ندارد.
۵- این زلزله، ۲۶ ماه بعد از تسلط طالبان بر افغانستان اتفاق افتاده و ناتوانی طالبان برای کمک رسانی به زلزلهزدگان نشان میدهد این گروه در مدت ۲ سال و ۲ ماه گذشته نتوانسته حداقل سازماندهی را برای امداد به وجود بیاورد. به عبارت روشنتر، در مدت ۲ سال و ۲ ماهی که از استقرار حاکمیت خودخوانده طالبان بر افغانستان میگذرد، این گروه فقط مشغول قلع و قمع مخالفین، سرکوب قومیتها، محروم ساختن پیروان مذاهب از حقوق قانونیشان، تبعیضهای جنسیتی و محروم کردن زنان و دختران از تحصیل و کار بوده است و این اشتغالات شرمآور و ضدانسانی اجازه پرداختن به نیازهای مردم را به کسانی که مدعی نمایندگی خدا برای حکومت بر مردم هستند نداده است!
۶- ریشه این بیگانگی از حکومتداری و مدیریت را باید در سوابق طالبان جستجو کرد. این گروه در تاریکترین پستوهای جمود فکری به تحصیل مشغول بودند و بخش مهمی از عمر خود را به کشتار هرکس که تفکر متحجرانهشان را قبول نداشت گذراندند و در تمام دوران زندگی حاضر نشدند سخن غیر از خود را بشنوند و به این احتمال حتی فکر کنند که ممکن است افراد دیگری هم در کره زمین وجود داشته باشند که سخن و نظر قابل تامل و توجهی داشته باشند. اینکه طالبان همواره در زمره گروههای «تروریستی - تکفیری» محسوب میشدند و تا قبل از رنگ عوض کردن دو سال قبل هرگز کسی آنها را به چیزی غیر از آدمکشی و غارت و توحش قبول نداشت، به دلیل همین ویژگیها بود. در دو سال اخیر نیز با اینکه تلاش میکنند در جایگاه حاکمیت بر افغانستان، خود را اهل تعامل جلوه دهند و عدهای نیز درصدد هستند آنها را تطهیر کنند، هنوز هیچ کشوری حاضر نشده این حکومت را به رسمیت بشناسد. علت این خودداری معنادار همان ماهیت طالبان است که همگان با آن آشنائی دارند بطوری که حتی نزد مردم خود افغانستان نیز جایگاهی ندارند و به همین دلیل است که از مراجعه به آراء عمومی و برگزاری انتخابات میترسند.
۷- کارنامه خالی از هرگونه نقطه مثبت و مالامال از عملکرد سرتاسر ننگین و لکههای سیاه طالبان در حاکمیت خودخوانده ۲ سال و ۲ ماه گذشته بر افغانستان که بخشی از آن در زلزله هرات نمایان شد، باید برای مسئولین ما نشانه روشنی باشد بر غیرقابل اعتماد بودن این گروه که میخواهد خود را به زور بر مردم افغانستان تحمیل کند. مسئولان ما نباید به این سراب به عنوان یک همسایه قابل تعامل دل ببندند. تشخیص سره از ناسره یکی از مهمترین شاخصهای حکمرانی موفق است که مسئولان ما باید از آن برخوردار باشند.
منبع: تابناک
کلیدواژه: لایحه برنامه هفتم آتیلا پسیانی غزه طوفان الاقصی فلسطین اسرائیل مرور روزنامه ها طوفان الاقصی اسرائیل اعتماد شرق رسالت لایحه برنامه هفتم آتیلا پسیانی غزه طوفان الاقصی فلسطین اسرائیل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۵۲۲۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کاهش رشد نقدینگی به تنهایی موجب مهار تورم نخواهد شد
به گزارش خبرگزاری مهر هشتمین پیشنشست از سلسله نشستهای همایش ملی «مسئله تورم در ایران؛ ریشهها، آثار و سیاستها» با عنوان «واکاوی علل تورم و راهکارهای کنترل آن در ایران» توسط پژوهشکده اقتصاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با همکاری معاونت پژوهشی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی (ره) در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، برگزار شد. عباس شاکری عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی (ره) یکی از مهمانان این بخش از نشست بود که درباره تورم و نقدینگی نظرات خود را بیان کرد.
اقتصاد ایران در گرداب تورم؛ قمار ناعادلانهای که اکثریت مردم را قربانی میکند
شاکری افزود: نزدیک به چهار دهه است که اقتصاد ایران با معضل تورم دست و پنجه نرم میکند. اگرچه در دوران جنگ نیز تورم به حدود بیست و یک درصد رسیده بود، اما شتاب تورم از سال ۱۳۹۶ به طور چشمگیری افزایش یافته و به یک «بازی اجتماعی» تبدیل شده است. در این بازی قواعد به گونهای تعریف شده و نتایج به گونهای رقم میخورد که گویی عدهای خاص، برندگان و عدهای دیگر، بازندگان مطلق هستند. اگر بخواهیم با دیدگاه بدبینانه به این موضوع نگاه کنیم، میتوان آن را به قمار تشبیه کرد. در این قمار، تعداد محدودی از افراد سود کلانی میبرند و افراد زیادی ضرر میکنند. این امر نوعی خاص از تورم را به وجود میآورد.
وی با اشاره به اینکه هر سه نوع تورم ناشی از فشار تقاضا، فشار هزینه و تورم ساختاری در ایران تجربه شده است، افزود: برای مقابله با تورم، سیاستگذاران باید به طور دقیق نوع تورم غالب را شناسایی کرده و اقدامات مناسب را برای مهار آن انجام دهند. بعد از نظر فریدمن در خصوص بستن سرمنشا پول، دهها جانشین برای پول خلق شده و بعد از دهه ۱۹۷۰ با آزاد شدن منابع مالی در اقتصاد رابطه نقدینگی و پول بسیار پیچیدهتر شده است. در واقع تا پیش از دهه ۱۹۷۰، رابطه بین پول و کالا نسبتاً واضح و ساده بود. با این حال، با ورود منابع هنگفت به بخش مالی و نوآوریهای متعدد در این حوزه، رابطه نقدینگی با پول به طور فزایندهای پیچیده و غیرشفاف شده است.
آیا افزایش یا کاهش نقدینگی عامل اصلی تورم در سالهای اخیر است؟
این عضو هیئت علمی دانشگاه با بیان اینکه رابطه میان پول و قیمتها به سادگی زمانی که در نظام استاندارد طلا، پول کالای اولیه و حتی پشتوانه تولید بود، نیست، افزود: پس از بحران مالی سال ۲۰۰۸، فدرال رزرو برای جلوگیری از فروپاشی سیستم مالی، اقدام به خرید داراییهای مشکوکالوصول و وامهای پرخطر بانکها کرد. این امر منجر به تزریق نقدینگی به سیستم مالی و افزایش حجم پول در گردش شد. اما با وجود افزایش قابل توجه نقدینگی در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹، شاهد تورم چشمگیری نبودیم.
شاکری بیان داشت: یکی از تحلیلهای متداول، افزایش نقدینگی را عامل اصلی تورم در سالهای اخیر میداند. در صورتی که ادعای افزایش نقدینگی به عنوان عامل اصلی تورم نیازمند بررسی دقیق و مراجعه به شواهد متقن است. اما بررسی روند نقدینگی در سالهای اخیر نشان میدهد نرخ رشد نقدینگی در سالهای گذشته نوسانات قابل توجهی داشته است. به طوری که در سال ۱۳۸۵، نرخ رشد نقدینگی ۴۰ درصد بود، در سال ۱۳۸۹ که به عنوان پیک این دوره شناخته میشود، این نرخ به همان ۴۰ درصد رسید و در سال گذشته نیز این رقم به ۳۲ تا ۳۳ درصد کاهش یافت.
حدود ۸۰ درصد از نقدینگی کشور را سپردههای بانکی تشکیل میدهند
وی با بیان اینکه برخی معتقدند که این نوسانات ناشی از انباشت نقدینگی و تورم نهفته است، اضافه کرد: تورم نهفته به سرعت گردش پول مرتبط است. اگر سرعت گردش پول از روند طبیعی خود پایینتر بیاید، به معنای خوابیدن پول و عدم گردش آن در اقتصاد است. نکته حائز اهمیت این است که حدود ۸۰ درصد از نقدینگی کشور را سپردههای بانکی، به خصوص سپردههای پسانداز بلندمدت، تشکیل میدهد. ۷۴ درصد از این سپردهها نیز در اختیار ۱ درصد از سپردهگذاران است. این سوال مطرح میشود که چگونه میتوان این نقدینگی را فعال کرد؟ آیا امکان توزیع ناگهانی این ۷۴ درصد سپرده در بین سایر سپردهگذاران وجود دارد؟ چه سازوکاری برای این کار باید در نظر گرفته شود؟
این عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به اینکه سهم حقوقبگیران ثابت در صنایع کوچک و متوسط از ارزش افزوده کل کاهش یافته و قدرت خرید آنها پایین آمده است، افزود: این امر نشان میدهد که مطابق با ضریب کشش تقاضای غیرقابلانعطاف، سهم مسکن و مواد غذایی در بودجه خانوار افزایش یافته است. بنابراین، صرف افزایش نقدینگی یا بحث درباره استفاده دولت از تنخواه گردان، کافی نیست. در واقع، دولت نیازمند اصلاحات ساختاری در نظام بودجهریزی خود است.
شاکری اظهار داشت: اما بررسی بودجه سال ۱۴۰۲ نشان میدهد که با وجود تورم بالای ۴۰ درصد، رشد بودجه ۲۵ درصد بوده است. بدیهی است که در چنین شرایطی، سهم آموزش و پرورش، بهزیستی و پروژههای عمرانی باید کاهش یابد. این امر نشان میدهد که سهم دولت از GDP افزایش نیافته است. البته اگر بتوانیم بودجه را شفاف و منضبط کرده و موارد غیرضروری را حذف کنیم، اقدام مثبتی خواهد بود.
صرف کاهش نقدینگی بدون توجه به علل ریشهای، منجر به کاهش تورم نخواهد شد
وی در ادامه گفت: به عقیده من، از سال ۱۳۹۶ تاکنون یا به نوعی از سال ۱۳۹۱ به بعد و به طور خاص از زمان آغاز برنامههای اصلاحات ساختاری شاهد پویاییهایی در تورم هستیم که به صورت ماندگار درآمدهاند. تا زمانی که به ریشههای این پویاییها پی نبرده و درک نکنیم که چگونه شکل گرفتهاند، سیاستگذاریهای مؤثر در این زمینه امکانپذیر نخواهد بود. این امر به معنای آن نیست که هر دولت جدید صرفاً عملکرد دولت قبلی را نقد کرده و به دنبال ارائه رهنمودهای صرف از سوی دولتهای قبلی به دولتهای بعدی باشد. بلکه همه ما، به عنوان بخشی از این جریان، باید در قبال این چالش پاسخگو باشیم و با بررسی عمیق عوامل مؤثر، ریشههای این پویاییهای تورمی را آشکار سازیم.
این عضو هیئت علمی دانشگاه افزود: تا زمانی که به عواملی که این روند را شکل دادهاند توجه نکنیم، به هیچ وجه با وجود وعدههای کاهش تورم، شاهد کاهش نرخ آن نخواهیم بود. از یک سو، از بانکها خواسته میشود که وامهای ازدواج و کمکهای مالی به بنگاههای تولیدی تعطیلشده ارائه کنند؛ از سوی دیگر، سیاستهای انقباضی اعمال میشود و پس از چند ماه، بنگاهها با کمبود سرمایه در گردش مواجه میشوند. در این میان، تلاش میشود تا به مسئولین القا شود که با کاهش چند درصدی نقدینگی، تورم نیز کاهش یافته است. اما این در حالی است که صرف کاهش نقدینگی، بدون توجه به علل ریشهای، منجر به کاهش تورم نخواهد شد.
برای مهار تورم و کاهش آن، به یک اراده جمعی و قدرتمند نیاز داریم
شاکری با اشاره به نقش کلیدی پول به عنوان ابزاری در دست بازیگران مختلف اقتصادی و اجتماعی، از جمله دولت، گروههای ذینفع و نظام بانکی، گفت: ضروری است که به منظور بررسی دقیق و جامع عوامل مؤثر بر تورم، به تحلیل و بررسی این عوامل بپردازیم. این بررسی باید شامل تحلیل ذینفعان، نظام بانکی و مسیری باشد که به پدید آمدن این وضعیت انعطاف ناپذیر و پایدار منجر شده است.
وی اضافه کرد: برای مهار تورم و کاهش آن، به یک اراده جمعی و قدرتمند نیاز داریم. در غیر این صورت، وضعیت فعلی همچنان ادامه خواهد یافت و انتظار حل این معضل پیچیده صرفاً از طریق اقدامات مدیران، بدون در نظر گرفتن ساختارها و زمینههای موجود، غیرواقعبینانه خواهد بود. علاوه بر این، اتکا صرف به احساسات و تعهدات فردی در حل این معضل کافی نیست و میبایست اقدامات مدبرانه و مبتنی بر تحلیل دقیق و بررسی عمیق عوامل مؤثر، در دستور کار قرار گیرد.
ذینفعان تورم با استفاده از رسانهها سعی در مشروعیت بخشی و توجیه تورم دارند
شاکری افزود: ضروری است که با توجه به تورم فزایندهای که در حال حاضر با آن مواجه هستیم، به این نکته توجه داشته باشیم که این وضعیت شبیه به یک بازی قمار اجتماعی است که در آن تعداد محدودی از افراد برنده و اکثریت بازنده هستند. ذینفعان مختلف که رها نمیکنند! مگر میشود رها کنند؟ اینها جز جداییناپذیر این بازی قمارگونه هستند و در تداوم این وضعیت نقش دارند. بیشک، در این بازی اجتماعی تورم، نقش رسانهها نیز پررنگ و انکارناپذیر است. اینها رسانه دارند نه یکی نه دو تا بلکه شاید هزاران سایت داشته باشد. اگر این عوامل را نادیده بگیریم، هرگز نمیتوانیم به یک تحلیل دقیق از وضعیت تورم دست پیدا کنیم و در مهار آن موفق شویم.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تاکید داشت: طبیعتاً، آن رسانهها و افرادی که در این امر با یکدیگر همراهی میکنند، حتی حاضرند از میان نظریههای تاریخی، نظریههایی را برگزینند و به کار گیرند که سعی در مشروعیت بخشیدن به تورم باشد. چرا که برای توجیه وضعیت موجود، حتی از تحریف نظریههای تاریخی نیز دریغ نمیکنند. این توجیهها، به جای ارائه راهحلهای واقعی، صرفاً به بازتولید و تکرار مشکل دامن میزنند و مانع از یافتن راه حلی مؤثر برای این معضل اجتماعی میشوند. اما صرف نظر از توجیهات، این امر یک معضل اجتماعی است که باید به راهحلی اساسی منجر شود.
کد خبر 6089785 محمدحسین سیف اللهی مقدم